نخستين دوره بازيهاي آسيايي نوجوانان در شرايطي به پايان رسيد كه این بار نیز تلاش شد ابعاد ناکامی آیندهسازان ورزش قهرمانی ایران در رقابت با آیندههای ورزش سایر کشورهای قاره کهن، از انظار دور بماند و دورنمایی که این رویداد از سالهای آتی ورزش کشورمان به نمایش گذاشت توسط کارشناسان جامعه ورزش به بوته نقد گذاشته نشود.به گزارش خبرنگار ورزشی تابناک؛ بازیهای آسیایی نوجوانان برای نخستین بار به میزبانی سنگاپور به عنوان رویدادی تازه با رویکرد رقابت میان پشتوانههای ورزش ملل قاره برگزار شد و ایران نیز با پشتوانههایی به میدان رفت که عمدتاً نوجوانان رشد یافته در چهار سال اخیر بوده و محصول برنامهریزی مدیران فعلی دستگاه ورزش کشور تلقی میشوند و به همین خاطر نمیتوان شکست ایشان را همچون ناکامی قهرمانان ایران در المپیک به حساب عملکرد ضعیف مدیران پیشین ورزش کشور در شکلدهی یک نسل قهرمان گذاشت و از گردن گرفتن مسئولیت نتایج حاصله شانه خالی کرد.سئولنشینان علیرغم ادعاهای مکرر در خصوص میزان اثربخشی طرحهای پشتوانهسازیشان در حوزه ورزش، برخلاف مدیران سابق که میدانی برای سنجش صداقت و صحت گفتارشان وجود نداشت، به یک باره در معرض آزمونی جدی قرار گرفتند تا مشخص شود در چهار سال اخیر در بحث آیندهسازی چه میزان نونهالان و نوجوانان مستعد در رشتههای مختلف را شناسایی و پرورش داده و برای قهرمانی در ردههای بزرگسالان طی سالهای پیش رو مهیا ساختهاند.این پشتوانهسازی یکی از اقداماتی است که هر گروه حاکم مدیران انجام میدهد و محصول آن را با هر کمیت و کیفیت مدیران بعدی برچیده و در کارنامه خود ثبت میکند و در این میان علیآبادی نیز پشتوانهسازی گسترده به واسطه مدیران منتصب و منتسبش انجام داد که با برگزاری این رویداد نیازی به تامل برای راهیابی پشتوانههای پرورش یافته در چهار سال اخیر به تیمهای ملی بزرگسالان برای مشخص شدن سطح فنیشان نیست!کاروان ورزشی ایران در بازیهای آسیایی نوجوانان با وجود آنکه امکان اعزام رشتههای ورزشی متعدد و متنوعی بدون سهمیهبندی وجود داشت، تنها با 7 رشته ورزشی به سنگاپور میزبان این رویداد اعزام شد تا همین زمان مشخص شود چه میزان در پشتوانهسازی گام برداشته شده و امیدهای آینده مدالآوری ایران به زعم تصمیم گیرندگان همین هفت رشته ورزشی بوده و برنامهریزیها و سرمایهگذاریها در ورزش پایه به شدت حاصل بخش واقع شده است!چین که قطعاً سرانه فضاهای ورزشی اش به مراتب از ایران کمتر است و قدر مسلم با جمعیت یک میلیارد و پانصد میلیونی، یک میلیارد و پانصد میلیون متر مربع فضای ورزشی برای رسیدن به یک متر سرانه ورزشی ندارد، پس از آنکه قهرمانی در المپیک پکن را با قدرت به دست آورد، در این بازیها نیز موفق شد در صدر بیست و دو کشور صاحب مدال قرار گیرد و با تصاحب 52 طلا، 16 نقره و 11 برنز عنوان قهرمانی را از آن خود سازد و بدین شکل نشان دهد سکوهای بازیهای بزرگ ورزشی جهان و یا حداقل آسیا نیز در سالهای آتی متعلق به چینیها و چینیتبارها است.اما کاروان ورزشی ایران نیز با 54 ورزشكار تنها به یک مدال طلا، دونقره و سه برنز ، پس از کشورهایی همچون تایلند، کره شمالی و سنگاپور به جایگاهی بهتر از یازدهمی در ردهبندی کلی دست نیافت تا نشان دهد شرایط ورزش پایه ایران تا چه میزان آشفته است، چرا که این نتایج نیز عمدتاً صرفاً محصول شایستگی ورزشکاران کشورمان نبوده و از عدم استقبال و کمیت و کیفیت رقابت در برخی رشتهها نشات میگرفت، کما اینکه تنها مدال طلای کاروان ورزشی ایران در این بازیها در شرایطی بدست آمد که در پرتاب وزنه بانوان تنها دو شرکت کننده حضور داشت و گل احمدی ورزشکار ایران در رقابت به یک دختر عرب موفق به قهرمانی شدکه اگرچنین نمیشد نیز جایگاهی کمتر از دومی نداشت و نشان سومی توزیع نشد!یکی از مسائلی که مورد توجه واقع نشد، عدم تحصیل حتی یک مدال توسط برخی تیمهای ورزشی ایران بود که همواره در آسیا قهرمانی ردههای پایه و یا مدالآوری مستمر را در این ردهها برای کشورمان رقم میزدند اما با خط خوردن برخی ورزشکارانشان در این رویداد از عدم تحصیل مدال بازماندند. این خط کشیده شدن بر روی نام برخی ملیپوشان رده نوجوان در شرایطی به وقوع پیوست که بیم آن میرفت در این رویداد به صورت تصادفی از برخی بازیکنان و همچنین مدالآوران در خصوص صغرسنی که روشهای نوینی برای تشخیص سریع و دقیق آن وجود دارد و همچنین دوپینگ، تستهای پزشکی گرفته شود و از این حیث میتوان مدعی شد یکی از سالمترین کاروانهای ورزش ایران راهی این بازیها شد و جایگاه حقیقی ایران را بدون شناسنامههای مخدوش یا المثنی که متاسفانه برخی مربیان برای شاگردانشان از گذشته تاکنون اخذ میکردند و همچنین داروهای تقویتی کجاست.در این میان مسئولان ارشد دستگاه ورزش که خود را مجدداً در مقام پاسخگویی به افکارعمومی یافتند، برای انداختن توپ به زمین آموزش و پرورش از هیچ تلاشی فروگذار نکردند و یکی از همین مسئولان من بیان اینکه تمام مسابقههايي كه در بازيهاي آسيايي برگزار شد، همان بود كه به طور متناوب در مدارس كشورهاي شرق آسيا برگزار ميشود، آنچنان محکم از این مسئله صحبت کرد که تصور شد، وی مدتها در مدارس این کشورها به تحقیق و پژوه در این امور مشغول بوده است و از همین زاویه نیز رشد ورزش پایه را با همکاری فدراسیونها و آموزش و پروش قابل تحقق دانست.اگرچه لزوم و امکان نخبهپروری در آموزش و پرورش یکی از بدیهیات است اما در این خصوص باید پرسید که آیا دستگاه ورزش گامی برای حرکت ورزش ایران در چهارچوب طرح جامع ورزش کشور که قرار بود پس از اصلاح و تکمیل صورت اجرایی به خود گیرد، انجام داده تا وزارت آموزش و پرورش را در راستای این طرح مکلف به توسعه فعالیتهای ورزشی اش سازد یا صرفاً چشم انتظار حصول نتایج عملکرد کمیته رشتههای پرمدال یا ثمرات اجرای ناقص طرح آمایش سرزمین در حوزه ورزش نشسته است؟این نتایج در ورزش پایه کشور در حالی ایران را در جایگاه دهم ورزش آسیا قرار داد که با وضعیت موجود به نظر میرسد در بازیهای آسیایی گوانگژو 2010 بعید به نظر میرسد بتوان حتی امیدوار به تکرار جایگاه ششم دوره گذشته بود و بدین لحاظ هر روز وعده علیآبادی مبنی بر جایگاه سومی یا چهارمی بازیهای آسیایی دوحه با توجه به خداحافظی تنی چند از مدالآوران بازیهای آسیایی دوحه و عدم جایگزینی چهرههای مدالآور، به کابوس شبیهتر میشود.با این اوصاف به رئیس دستگاه ورزشی که علت عدم قهرمانی دوومیدانیکاران را اختلاف دو صدم ثانيهاي میداند در صورتی که همواره یک صدم تعیین کننده قهرمانان جهان و المپیک در دوومیدانی بوده یا در مورد شكست تيم بسكتبال سه نفره ايران مقابل چين ضمن ابراز رضايت از عملكرد تيم ميگويد: بچهها در ستهاي پاياني همديگر را گم كردند و با بدشانسي در آخرين لحظه بازي را واگذار كرديم، حال آنکه بسكتبال چيزي به نام ست وجود ندارد و در تقسيمات زماني اين رشته نيمه و كوارتر مطرح است، چه میتوان گفت؟! شخصی که تقصير تمام ناكامیها را به گردن بدشانسی و مسائلی از این دست میگذارد، آیا نباید از خود بپرسد که پس نقش مدیریت در اداره ورزش کشور چیست و چرا همیشه تمامی بدشانسیها به سراغ ورزش ایران میآید و هیچ گاه قهرمانیها به حساب خوششانی گذاشته نشده و تماماً ثمرات تلاش مدیران ورزش کشور میشود؟!اين رقابتها به عنوان پیش زمینه نخستین دوره المپيك 2010 نوجوانان است، پیام بدی با این مضمون برای ایران داشت که هنگام شکست در بازیهای آسیای نوجوان، قطعاً سرنوشت ورزش ایران در المپیک نوجوانان به مراتب بدتر خواهد بود و از این حیث توصیه میشود از هماکنون کمیته بررسی دلایل شکست تشکیل شده و به بررسی علل شکست در سال پیش رو میلادی پرداخته شود. باید پذیرفت تصویر آینده ناکام ورزش ایران در سنگاپور قاب گرفته شد که صحت این تصویر علاوه بر المپیک نوجوانان، در بازیهای آسیایی 2010 نیز تکرار خواهد شد که این حقیقت تلخ باعث شد رئیس دستگاه این روزها سکوت پیشه کرده و ادعایش را مبنی بر چهارمی بازیهای آسیایی 2010 گوانگژو تکرار نکند.