عصر روز سهشنبه گذشته، رهبر انقلاب در ديدار با صدها تن از دانشجويان نخبه و برترينهاي كنكور امسال و فعالان تشكلهاي فرهنگي و سياسي دانشگاههاي كشور، سخنان قابل توجه و با اهميتي مطرح كردند كه به نظر ميرسد پرداختن به آنها، ظرفيتهاي فراواني را که در وضعيت كنوني جامعه در عرصه نقد و مطالبه سرگردان ماندهاند، قابل استفاده كند. البته اگر دوستاني كه غيرمستقيم اين خطاب به آنهاست، اين موضوع را به جان بخرند و بي اعتنايي به آنها را تكليف شرعي خويش ندانند… .
پيامبري كه عقل كل و عصمت كل است و آسمانها و زمين به بركت وجود وي آفريده شدهاند، بارها و بارها با اصحاب به مشورت مينشيند و گاه نظر برخي اصحاب را مانند موردي كه گفته شد، بر نظر خود ترجيح ميدهد. وقتي سيره کسي که معصوم و منصوب خدا و مبعوث از سوي اوست، اين گونه است، تكليف ديگراني كه انتخاب آنان نه بر پايه وحي، كه بنا بر آراي عمومي و تعيين مصداق از سوي فقها و خبرگان ملت است، كاملا روشن است؛ بنابراين، بايد به انتظار نشست و ديد كه آيا اين مواضع منطقي رهبري که تا کنون به اين صراحت آشکارا بيان نشده بود، درباره جايگاه نقادان و حتي مخالفان با نظريه ولايت فقيه و جايگاه ولي فقيه كه در جامعه ما پيرواني هرچند اندك دارد، چنان كه بايد و شايد، جدي گرفته مي شود يا نه!…
در آغاز جنگ، استاد سيدعلياكبر پرورش كه نماينده مجلس شوراي اسلامي در شوراي عالي دفاع بود، براي من تعريف ميكرد در جلسهاي خصوصي، امام پس از شنيدن انتقادات اعضاي جلسه از انحرافات بني صدر، خطاب به جمع حاضر كه آيت الله خامنه اي هم در ميان آنان بودند، فرمودند: از خدا بترسيد و اين قدر اختلاف نكنيد. شما جواب خدا را در روز قيامت چه ميخواهيد بدهيد كه اين همه با رئيسجمهور اختلاف ميكنيد؟
آقاي هاشمي رفسنجاني با صراحت منحصر به فرد خود، خطاب به امام گفت: ما براي خدا جواب داريم. شما روز قيامت چگونه ميخواهيد جواب خدا را بدهيد كه اين همه از اين آدم دفاع و حمايت ميكنيد كه امام هم با لبخندي خطاب به او و همه اعضاي جلسه گفته بودند: البته اين طور نيست، من هم نسبت به آقاي بنيصدر ميفهمم، لكن توصيه من اين است كه با هم بسازيد و اختلاف نكنيد… .
مرجع مكرم، آيتالله موسوي اردبيلي نيز درباره ميزان تحمل و نظر حضرت امام درباره مخالفين خويش در خاطرهاي جالب اظهار داشتهاند: يك روز در محضر ايشان بحث قضاتي شد كه ريش خود را ميتراشند و از اين جهت صلاحيت قضا ندارند. امام خميني ضمن رد اين نظر فرمودند: از كجا ميدانيد اينها زدن ريش را فسق ميدانند و لذا فاسق هستند؟ آقاي اردبيلي اظهار داشته بود، اينها شما را هم قبول ندارند، كه امام در پاسخ فرموده بودند: خب نداشته باشند و افزوده بودند: از كي تا حالا من جزو اصول دين مردم شدهام كه هر كس مرا قبول نداشته باشد، بايد با او برخورد شود؟!
وقتي رهبري انقلاب در يك موضعگيري ستودني، حتي مخالفت با نظرات خاص خود را از سوي مخالفين و منتقدان امري طبيعي و معمولي ميدانند و آن را به ضديت با مقام ولايت تعبير نميكنند، جاي آن ندارد كساني كه به ولايت فقيه بيشتر از جنبه قدسي و ملكوتي و آسماني آن مينگرند، بيشتر به تكليف جديد خود بينديشند و بدانند كه دامنه حوصله و تحمل نظرات مخالفين و دگرانديشان، چه خودي و چه غيرخودي كه با اختيار خويش در مملكت ماندهاند و تحت حاكميت جمهوري اسلامي زندگي ميكنند، بايد بسيار بيشتر از وضع موجود باشد؟…
متن كامل را در ستون «يادداشت» بخوانيد.